The Midnight Library
کتابخانه نیمه شب
دانلود کتاب The Midnight Library پرفروش ترین پدیده در سراسر جهان از نیویورک تایمز. کتابی با احساس خوب که روحیه شما را افزایش می دهد. روایت دختری پر اشتباه و شانس تغییر زندگی جدیدش در کتابخانه نیمه شب. اما او باید جستجو کند و تصمیم بگیرد زندگی ارزشمند و لذت بخش چیست.
دانلود کتاب
۴۰,۰۰۰
دانلود PDF کتابخانه نیمه شب، رمان جادویی مت هیگ “The Midnight Library” در مورد نورا، زن جوانی است که تصمیم می گیرد زندگیش را تا آخر عمر از دست ندهد. و از فرصت هایش استفاده کند. داستانی بسیار جذاب و خواندنی که شما را مجبور به خواندن می کند. کتابخانه نیمه شب داستانی فانتزی اما قدرتمند است که با خواندش آن را یک رویا نمی دانید. نورا به تازگی شغل و گربه خود را از دست داده است، با برادر و بهترین دوست خود درگیر شده است و به طور کلی تصور می کند که دچار یک نا امیدی بزرگ شده است و ادامه زندگی را سخت می داند. پس او تصمیم می گیرد بمیرد. کتابخانه نیمه شب هیجانی سرگرم کننده که امیدواری را به شما یاد می دهد. تا بتوانید امیدواری را بدست آوردید.
نورا پس از تلاش برای پایان دادن به زندگیاش، در کتابخانه نیمه شب از خواب بیدار میشود. فضایی عظیم پر از قفسههایی از کتابهایی که بیپایان هستند را می بیند. خانم Elm کتابدار مدرسه نورا که همیشه با او مهربان بود، از او استقبال می کند. خانم Elm در حالی که در کتابخانه نیمه شب است به او می گوید که از مرگ در امان است. این فرصتی است تا تصمیم بگیرد که چگونه زندگی کند. و هر کتاب در کتابخانه حاوی داستان آن زندگی است. نورا می تواند به هر تعداد کتاب که می خواهد سری بزند تا دریابد که اگر تصمیمات متفاوتی می گرفت زندگی اش چگونه می بود.
خانم Elm به او می گوید: اگر واقعاً می خواهی پر مشقت زندگی کنی، لازم نیست نگران باشی. لحظه ای که تصمیم می گیری زندگی را از ته دل بخواهی، واقعاً آن را بخواه، پس هر چیزی که اکنون در ذهنت وجود دارد، از جمله کتابخانه نیمه شب، یک رویاست. یک خاطره ی مبهم و باورنکردنی که به سختی وجود خواهد داشت.
چند زندگی اولی که نورا در آن تلاش می کند، آنهایی هستند که بزرگترین پشیمانی های او را برطرف می کنند. همه زندگیهای موازی یا عمودی که نورا امتحان میکند چندان معنیدار نیستند. در یکی، او تمام روز با مردم در توییتر بحث میکند. در برخی دیگر، او یک وبلاگ نویس مسافرتی یا یک قهرمان شطرنج یا یک پاورلیفتر است. او یک گربه نشین است. او با شوهر سوم خود است و از قبل حوصله اش سر رفته است. او بارها و بارها وارد زندگی جدیدی می شود و منتظر زندگی جدیدی است که او را به ماندن وادار می کند.
در نهایت، نورا از بهترین زندگیش دیدن می کند. زندگی ای که در آن در ملاقاتی با Ash که یک جراح بامزه است، بله می گوید. و در واقع، نورا در بازدید از این زندگی دوست داشتنی، با Ash ازدواج کرده است. از او یک دختر به نام Molly دارد.
نورا دیگر کاملا حرفه ای شده است. او می داند چه چیزی او را امیدوار می کند. اینجاست که مشکل اساسی در زندگی ریشه ای او به وجود میآید: “او هیچ کسی را دوست نداشته و کسی هم او را دوست نداشته است”.
خب شیرین ترین جای داستان شروع می شود: وقتی نورا از کتابخانه نیمه شب برمیگردد، برافروخته میشود. او بین زندگی و مرگ قرار داشته و به طور خطرناکی نزدیک به پایان زندگی بوده. التماس میکند و فریاد میزند که من را زنده نگه دارید. و در نهایت او با نفس نفس زدن در خانه بیدار می شود.
در روزهای بعد، پس از مرخص شدن از بیمارستان، نورا رابطه خود را با برادرش و بهترین دوستش اصلاح می کند و نقشه می کشد در حالی که بسیار هیجان زده است. زندگی آشفته ای که او سعی کرده بود از آن خارج شود اکنون “پر از امید” به نظر می رسد. این یک پایان عالی است. نورا به زندگی جدیدی نیاز نداشت. او فقط باید متوجه می شد که خودش پتانسیل هایی یک زندگی فوق العاده را دارد و می تواند تا زمانی که به خوشبختی دست پیدا کند، خود را دوباره از نو بسازد.
خوشبختی عاملی بیرونی نیست تا به دنبال آن بگردیم. بلکه خوشبختی در درون انسان است و هر کسی که بخواهد می تواند آن را به شیوه های مختلف بدست بیاورد. کوچکترین چیزی که در اطراف ماست بهانه ای برای شاد بودن و لذت بردن از زندگی کوتاه ماست.
نویسنده |
Matt Haig |
---|---|
صفحات |
284 |
انتشارات |
Viking |
سال انتشار |
2020 |
زبان |
انگلیسی |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.